3467
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام تحرک ...

ارسال‌کننده : محمد پارسا در : 88/12/8 7:42 عصر

 یه روز پاییزی .با خودم کلنجار میرم چطوری این مطلبو شرو کنم .اصلا  به این پایگاه هایی که سرویس رایگان میدن اطمینانی ندارم.ممکنه همین فردا همه پست ها رو قورت بده.اونوقت ..!


امروز بچه های دفتر تماس رفتن که بودجه چی شد... انگار نه انگار که من درگیری های دیگه ای هم دارم.نمی دونم باید یه فکر اساسی کرد.


جلسه هفته پیش رو هم نرفتم .احتمالا حاجی میخواد حالمو بگیره که بروم نیاوارده.چی بگم هر چی بگم علیهم تو دادگاه استفاده میشه ! هویت ...اگه بتونم هویت خدمو اینجا بشناسم بهتر می تونم حرف دلمو اینجا بزنم ...


 


غریبه زندگی بی تو حرومه


کتاب خاطراتم نا تمومه


تنم سردو دلم آشفته بی تو


نمی دونم که خوشبختی کدومه


غریبه مسکنت دشت کویره


آخه دلم داره اینجا می میره


انگاری غافلی از این دل من


یه روز میای میبینی خیلی دیره


غریبه آی غریبه آی غریبه


ببین دنیا پر از رنج و فریبه


غریبه آی غریبه آی غریبه


دلم تنگه دلم تنگه  غریبه ...


 




کلمات کلیدی :

مدرسه عشق

ارسال‌کننده : محمد پارسا در : 88/12/4 3:19 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

مدرسه عشق

در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که در آن همواره اول صبح
به زبانی ساده
مهر تدریس کنند
و بگویند خدا
خالق زیبایی
و سراینده ی عشق
آفریننده ماست
مهربانیست که ما را به نکویی
دانایی
زیبایی
و به خود می خواند
جنتی دارد نزدیک ،زیبا و بزرگ
دوزخی دارد – به گمنام-
کوچک و بعید
در پی سودایی ست
که ببخشد ما را
و بفهماندمان
ترس ما بیرون از دایره رحمت اوست
در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای می سازیم
که خرد را با عشق
علم را با احساس
و ریاضی را با شعر
دین را با عرفان
همه را با تشویق تدریس کنند
لای انگشت کسی
قلمی نگذارند
و نخوانند کسی را حیوان
و نگویند کسی را کودن
و معلم هر روز
روح را حاضر و غایب بکند
و به جز از ایمانش
هیچ کس چیزی را حفظ نباید بکند
مغز ها پر نشود چون انبار
قلب خالی نشود از احساس
درس هایی بدهند
که به جای مغز ، دل ها را تسخیر کند
از کتاب تاریخ
جنگ را بردارند
در کلاس انشا
هر کسی حرف دلش را بزند
غیر ممکن را از خاطره ها محو کنند
تا ، کسی بعد از این
باز همواره نگوید:"هرگز"
و به آسانی همرنگ جماعت نشود
زنگ نقاشی تکرار شود
رنگ را در پاییز تعلیم دهند
قطره را در باران
موج را در ساحل
زندگی را در رفتن و برگشتن از قله کوه
و عبادت را در خلقت خلق
کار را در ، کندو
و طبیعت را در جنگل و دشت
مشق شب این باشد
که شبی چندین بار
همه تکرار کنیم :
عدل
آزادی
قانون
شادی...
امتحانی بشود
که بسنجد ما را
تا بفهمند چقدر
عاشق و آگه و آدم شده ایم
در مجالی که برایم باقیست
باز همراه شما مدرسه ای میسازیم
که در آن آخر وقت
به زبانی ساده
شعر تدریس کنند
و بگویند که تا فردا صبح
خالق عشق نگهدار شما




کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4